۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۴۰
کد خبر: ۳۰۱۷۱۵
شیرین هانتر
عطنا - یک استاد دانشگاه در امریکا درباره گفتگوهای اخیر میان ایران و عربستان می گوید: تهران و ریاض هنوز تا عادی سازی روابط فاصله دارند؛ چراکه اختلافات آنها ریشه های بسیار دارد و ممکن است با تغییر برخی شرایط، دیدگاههای جدید عربستان سعودی در قبال ایران هم تغییر کند.

در هفته های گذشته اخباری مبنی بر دیدارهای پنهانی برخی مقامات ایران و عربستان در عراق منتشر شد که بعدا از سوی هر دو کشور مورد تایید قرار گرفت. این اتفاق در حالی رخ می دهد که در سال های اخیر تنش میان دو کشور شدید بود و عربستان به درخواست های ایران برای مذاکره جواب رد می داد. ایران و عربستان سعودی از ژانویه ۲۰۱۶، پس از واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران هیچگونه روابط دیپلماتیکی ندارند.

اما اکنون محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در مصاحبه ای تلویزیونی گفته که این کشور می‌خواهد روابط خوبی با ایران داشته باشد. در مقابل سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران از تغییر لحن عربستان سعودی استقبال می‌کند، گفت: با دیدگاه های سازنده و روش گفتگو محور، این دو کشور مهم منطقه و جهان اسلام می توانند با پشت سر گذاشتن اختلافات، وارد فصل تازه ای از تعامل و همکاری برای نیل به صلح و ثبات و توسعه منطقه ای شوند.

در رابطه با این تحولات رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبائی (عطنا) مصاحبه ای اختصاصی با پروفسور شیرین هانتر استاد دانشگاه جورج تاون در امریکا انجام داده و نظرات او را جویا شده است. متن کامل این مصاحبه را که از طریق پست الکترونیک انجام گرفته در ادامه می خوانید.

1- بسیاری از کارشناسان علت تغییر رویکرد عربستان نسبت به ایران را در هفته های اخیر به سیاست جدید امریکا در دوره بایدن در خاورمیانه و همچنین استیصال این کشور در جنگ یمن ربط می دهند. اگر با این دلایل موافقید در این صورت آیا می توان گفت سیاست جدید عربستان یک «انتخاب» نیست، بلکه از روی «اجبار» است؟

عوامل مختلفی در تمایل عربستان سعودی حداقل برای جستجوی امکان کاهش تنش با ایران و احتمالاً در آینده، ایجاد رابطه کمتر خصمانه با تهران نقش داشته است: نخست خسارات ناشی از جنگ در یمن بوده است. ماجراجویی عربستان در یمن، به جای تحکیم نفوذ این کشور در خاورمیانه، موجب خسارات اقتصادی قابل توجه و همچنین تضعیف جایگاه بین المللی عربستان شده است. دوم، جنگ یمن همراه با عواقب پس از ماجرای خاشقچی، به موقعیت ریاض در نزد ایالات متحده آسیب زده و بنابراین به رویکرد محتاطانه دولت بایدن در قبال عربستان سعودی کمک کرده است. به عنوان مثال، بایدن برخلاف دونالد ترامپ، مایل نیست از ماجراجویی های منطقه ای ریاض بدون هیچ گونه سوالی حمایت کند. سوم، احتمال احیای برجام و به طور بالقوه کاهش تحریم های آمریکا علیه ایران نیز ممکن است در تصمیم عربستان برای گفتگو با تهران نقش داشته باشد.

با این وجود باید در نظر داشت که تهران و ریاض هنوز تا عادی سازی روابط فاصله دارند. در مورد اینکه آیا تصمیم عربستان برای گفتگو با ایران به دلیل اجبار یا انتخاب است، پاسخ کمی از هر دو است. تا حدی همین منطق در مورد تهران نیز صدق می کند. ایران نیز نتوانسته است به خواسته های منطقه ای خود دست یابد، از مشکلات اقتصادی رنج می برد و می تواند در برخی از موارد مانند تولید نفت و استراتژی اوپک از کمک ریاض استفاده کند.

2- اگر تغییر رویکرد عربستان نسبت به ایران را تاکتیکی و نه استراتژیک بدانیم، احتمال تغییر آن در آینده و در شرایط متفاوت دیگری هم وجود دارد. در این صورت ایران چگونه می تواند مانع از این تلوّن و تغییرات 180 درجه ای متناوب در رویکرد عربستان نسبت به خود شود؟

به طور کلی سیاست در خاورمیانه ناپایدار و تحت تاثیر تغییرات ناگهانی و گاهی غیرعقلانی است. علاوه بر این سیاست و خط مشی قدرت­های بزرگ عمیقا بر تحولات خاورمیانه اثرگذار است. بنابراین اگر بایدن به برجام برنگردد یا دوباره به ریاض نزدیکتر شود یا اگر حوثی ها در یمن متحمل شکست شوند، موقعیت عربستان سعودی در قبال ایران به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد. ایران فقط با پایان دادن به انزوای بین المللی، رهایی از تحریم های اقتصادی، توسعه‌ی اقتصادی قدرتمند و قدرت دفاعی توانمند و موثر و اتخاذ سیاست خارجی واقع بینانه و ایران محور می تواند خود را در برابر این تغییرات ناگهانی مصون سازد. البته رفتار عربستان سعودی در قبال ایران تا حدودی نتیجه مستقیم سیاست های خود ایران هم بوده است.

3- برخی کارشناسان ریشه اختلافات ایران و عربستان را ایدئولوژیک می دانند. در این صورت چرا در دوره ریاست جمهوری هاشمی و به خصوص خاتمی شاهد روابط خوبی میان دو کشور بودیم که به توافق امنیتی میان دو کشور در دوره خاتمی نیز انجامید. نقش کارگزاران (رهبران) در مناسبات میان دو کشور چقدر اهمیت دارد؟ آیا به نظر نمی رسد اختلاف اصلی میان دو کشور در سال های اخیر عمدتا جنبه ژئوپلیتیک و امنیتی دارد؟

اختلافات ایران و عربستان ریشه­های بسیاری دارد که برخی از آنها در روابط ایران با سایر کشورهای عربی نیز صدق می کند. یکی از آنها اختلافات قومی و رقابت تاریخی عرب و فارس است. جمهوری اسلامی ایران این عامل را ناچیز ارزیابی می کند، اما به شدت ادراکات اعراب از ایران، از جمله حتی به اصطلاح متحدان عرب ایران را شکل می دهد. اختلافات فرقه ای عامل دیگری است که بر روابط ایران با سایر اعراب و حتی کشورهایی مانند ترکیه نیز تأثیر می گذارد. در مورد ریاض عامل فرقه ای بسیار مهم بوده است. ایدئولوژی انقلابی ایران و تهدیدی که برای رژیم های محافظه کار عربی ایجاد می کند عامل دیگری است. الگوهای متفاوت اتحاد و ائتلاف، چنان که عربستان سعودی متحد ایالات متحده است و ایران با آمریکا دشمن است، مشکل دیگری است. به اینها رقابت برای سلطه منطقه ای را نیز باید افزود.

یکی از دلایل بهبود نسبی روابط ایران و عربستان سعودی در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی به این دلیل بود که هر دو سعی در تعدیل سیاست ایران و بهبود روابط با غرب داشتند. بدون پایان دادن به تقابل ایران با آمریکا و حتی اروپا، بهبود پایدار در روابط ریاض و تهران بعید خواهد بود.

4- فردریک کمپه از شورای آتلانتیک در مقاله ای با اشاره به 4 دگرش در روابط میان ایران با عربستان، ترکیه با مصر، امارات با قطر و اسراییل با کشورهای عربی در هفته های اخیر، آن را یک فرصت تاریخی برای همگرایی و تنش زدایی در خاورمیانه به مانند همگرایی و نهادسازی در اروپا بعد از جنگ جهانی دوم توصیف کرده است که بایدن باید از آن نهایت استفاده را ببرد. البته از چند سال قبل ایران با ارائه طرح صلح امید، خواستار چنین همگرایی شده بود. نظر شما در این باره چیست و موانع تحقق چنین شرایطی کدام اند؟

فردریک كمپه به چند مورد مکالمه تلفنی و ملاقات های غیرمستقیم بین عربستان سعودی و رقبای منطقه ای­اش و تلاش­ بی انگیزه ترکیه برای برقراری رابطه با مصر، بیش از حد توجه کرده است. همه اختلافات عمده این دولت ها هنوز وجود دارد و تغییری نکرده اند. همچنین جاه طلبی های منطقه ای و بین المللی آنها هنوز پابرجاست. بنابراین، ایده همکاری منطقه ای و حل اختلافات بر اساس الگوی اروپا غیرواقعی است.

کشورهای اروپایی گرد هم آمدند زیرا با تهدید مشترک اتحاد جماهیر شوروی روبرو بودند. همچنین ایالات متحده به ادغام آنها کمک کرد. علاوه بر این، حداقل کشورهای اروپای غربی ارزش های مشترکی داشتند و همه آنها توسط دو جنگ جهانی آسیب دیده بودند. هیچ یک از این شرایط در خاورمیانه وجود ندارد. ادراکات تهدید محور از سوی کشورهای خاورمیانه بسیار متفاوت است. هیچ ابرقدرتی مایل به پذیرش یک توافقِ امنیتِ منطقه ای در خاورمیانه نیست. برعکس قدرت های بزرگِ رقیب تمایل به تشدید اختلافات و رقابت های منطقه ای دارند. سپس مسئله اسرائیل وجود دارد که بسیاری از کشورهای منطقه در مورد آن دیدگاه های متنوعی دارند. با توجه به این شرایط، جای تعجب نیست که ابتکار صلح ایران پذیرفته نشود.

 

درباره شیرین هانتر

شیرین طهماسب هانتر متولد تبریز و ساکن امریکا است و در دانشگاه جورج تاون تدریس می کند. او متخصص مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه است و مقالات و کتاب های بسیاری در این حوزه نگاشته است. خانم هانتر یادداشت های بسیاری در برخی اندیشکده ها و رسانه های غربی نیز منتشر کرده است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
مدیریت فضای مجازی در ترکیه و امارات چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (3)

مدیریت فضای مجازی در ترکیه و امارات چگونه است؟

چندین سال است که در امارات کلیه سرویس‌های انتقال صوت با پروتکل اینترنت ممنوع بوده و برنامه‌هایی مانند واتس اپ، وایبر، تانگو، فیسبوک مسنجر، ایمو، لاین، کیک مسنجر، تلگرام و فیس تایم مسدود هستند.
استاد دانشگاه شانگهای از برجام و روابط ایران و چین می‌گوید
گفتگوی اختصاصی عطنا با هوندا فَن

استاد دانشگاه شانگهای از برجام و روابط ایران و چین می‌گوید

دنیای کنونی نسبت به جهان 2006-2010 تغییرات زیادی کرده است؛ این امر بر توسعه برخی از روابط بین المللی هم تاثیر گذاشته است. من شخصا فکر می کنم بهترین نتیجه برای ایران این است که این مسئله را در اسرع وقت...
علت افزایش مهاجرت در میان نخبگان چیست؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

علت افزایش مهاجرت در میان نخبگان چیست؟

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نوسانات وضعیت اقتصادی و نداشتن امید به حل مشکلات که دلیل مهاجرت است با جوان‌گرایی و به کارگیری نسل جوان در ساختار‌های نظام کشور باعث پویایی و کاهش مهاجرت می‌شود.»
در افغانستان چه خبر است؟
ملازهی در گفتگو با عطنا بررسی کرد

در افغانستان چه خبر است؟

يك کارشناس مسائل افغانستان معتقد است: «طالبان می‌کوشد تا با حملات نظامی سهم بیشتری از قدرت در افغانستان را به خود اختصاص دهد؛ در حالی که در ایران یک ارزیابی واقع بینانه از تحولات افغانستان وجود ندارد.»
پر بازدیدها
آخرین اخبار