۰۱ دی ۱۳۹۷ ۱۲:۳۳
کد خبر: ۲۷۱۹۷۷
هادی خانیکی، استاد ارتباطات و توسعه

استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی: به سبب افزایش نقش «رسانه‌ها» در شکل‌گیری افکار عمومی و پردامنگی دامنه تأثیر افکار عمومی در تحولات سیاسی و اجتماعی دیگر نمی‌توان تلویزیون را محدود به وضع سازمانی یا فناورانه آن کرد.


به گزارش عطنا، هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، در یادداشتی با عنوان «اکنون و آینده تلویزیون»، در روزنامه اعتماد نوشته است:


پرسش از وضعیت کنونی و آینده تلویزیون در سپهر ارتباطی ایران و موقعیت آن در افکار عمومی پرسشی چندوجهی است. به سبب افزایش نقش «رسانه‌ها» در شکل‌گیری افکار عمومی و پردامنگی دامنه تأثیر افکار عمومی در تحولات سیاسی و اجتماعی دیگر نمی‌توان تلویزیون را محدود به وضع سازمانی یا فناورانه آن کرد.


درستی و نادرستی کارکرد تلویزیون، درستی و نادرستی کارکرد مؤثرترین نهاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور است.


موقعیت تلویزیون را در ایران امروز باید در قدرت انطباق این رسانه با دو تغییر درازدامن سنجید: نخست در برابر تحول پرشتاب فناوری‌های جدید ارتباطی و دوم در مواجهه با جامعه دستخوش دگرگونی‌های گسترده اجتماعی و نسلی.


تحول شتابناک اول ناظر بر این است که تلویزیون اگرچه با دوره «پساهمگرایی رسانه‌ای» روبه‌رو شده اما همچنان نقش و جایگاه خود را در دوره «پیشاهمگرایی» متوقف کرده است.


پساهمگرایی رسانه‌ای، دوره‌ای از ارتباطات است که دسترسی به هر نوع محتوای تصویری از جمله ویدیو و تلویزیون به مدد «انقلاب موبایلی» در هر زمان و مکان هم ممکن و هم رایج شده است؛ در حالی که در دوره پیشاهمگرایی، صدا و سیما بازیگر اصلی بوده و هنوز مواجه با شبکه‌های ماهواره‌ای فراگیر و رسانه نوظهور اینترنت نبوده است.


تحول پرشتاب دوم را جامعه دستخوش تغییرات پردامنه‌ای سامان داده است که در آن فزایندگی سطح شهرنشینی، آموزش، مشارکت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به جوانان، زنان، اقوام و حاشیه‌نشین‌ها نقش‌های جدیدی داده است.


اکنون مخاطبان منفعل که از منابع محدود کسب اطلاع و خبر می‌کنند، جای خود را به مخاطبان فعال داده‌اند و ارتباطات یک سویه در برابر ارتباطات تعاملی و چندسویه رنگ باخته است.


در یک نگاه کلی به نسبت میان موقعیت و نقش صدا و سیما با دو متغییر «ارتباطی» و «اجتماعی» می‌توان سخن از پس افتادگی و تأخر کارکردی آن و یا پیش افتادگی رسانه‌های رقیب و مخاطبان متنوع و انتخاب‌گر به میان آورد.


تلویزیون در جامعه ما نه در پیشاپیش تحولات و نیازها بلکه حتی همزمان و همزبان با آنها نیست.


تلویزیون پشت حوادث و روزهای گریزناپذیر ارتباطی و اجتماعی می‌ماند و گاهی با تأخیر به اندک تغییری آن هم محدود و کم‌اثر رضایت می‌دهد.


دلایل و ریشه‌های این تأخر فرهنگی و سیاسی را کارشناسان و کنشگران مختلف این حوزه‌ها تا کنون بسیار گفته‌اند اما شاید در کانون این مجموعه‌های نظری و تجربی یک نکته باشد و آن این است: غفلت از منافع و مصالح ملی و گرفتار شدن در گرایش‌ها و خواست‌های محدود سیاسی و سازمانی.


اگر تلویزیون «ملی» دیده شود در قاب تصویرهای آن تمامی ملت و همه آنان که دل در گرو ایران دارند و همه مسائلی که متعلق به جامعه ایرانی است، می‌آیند اما اگر دستگاه و نهادی متعلق به یک تفکر، یک سلیقه و یک جریان سیاسی دانسته شود، آیینه‌ای محدب یا مقعر می‌شود که در آن تصاویر و واقعیت‌ها با اندازه طبیعی آنها فاصله‌های بسیار می‌گیرند.


براساس بسیاری از نظر سنجی‌ها اکنون در دو سوی تلویزیون و مخاطبان ملی آن فاصله‌ها و شکاف‌های معناداری شکل گرفته است.


در سویی تلویزیون تا آنجا که بتواند مستقیم و غیرمستقیم به القای رویکردها و دیدگاه‌های خاص سیاسی می‌پردازد که در آن حتی دولت مستقر و نهادهای رسمی و منتخب هم جایی برای سخن گفتن مؤثر ندارند و در سوی دیگر مخاطبانی اعم از نخبه و عامه وجود دارند که بیرون از نظم رسانه‌ای رسمی قرار می‌گیرند.


تصاویر صداهایی که از تلویزیون دیده و شنیده نمی‌شوند، کم نیستند و در برابر آن رسانه‌های مرجع برای انبوهی از مخاطبان نادیده و ناشنیده گرفته شده نیز اندک نیست.


از این شکاف و فاصله جامعه، نظام و کشور سود نمی‌برند و مرجعیت رسانه‌ای مردم از رسانه رسمی و شناخته شده به بیرون آن یعنی به ر سانه‌های خارجی و شبکه‌های مجازی بی‌مرکز منتقل می‌شود.


در عصر پساهمگرایی، نظام مطلوب رسانه‌ای منظومه‌ای است که در آن هریک از رسانه‌های جمعی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و «رسانه‌های خودگزین» یعنی شبکه‌های اجتماعی و مجازی قادر هستند که به تقویت «حوزه عمومی» و بالا بردن «گرانش ارتباطی» و «قدرت گفت و گو» بپردازند و در عین حال به تفاوت و استقلال خود وفادار بمانند. چنین آرزویی وقتی به تحقق نزدیک می‌شود که بزرگترین رسانه رسمی بتواند به نقش ملی خود بازگردد؛ نقشی که فراتر از حزب سیاسی- آن هم حزب رقیب نهادهای رسمی از جمله دولت است و می‌تواند به «مسائل ملی»، «بحران‌های ملی» و «راه‌حل‌های ملی» به صوت خردمندانه‌ای بپردازد.


نقشی که متأسفانه صدا و سیمای کشور امروز از آن فاصله دارد و امید آنکه با تأمل و بازاندیشی در زیان‌های این فاصله و باور به ضرورت بازگرداندن نقش مرجعیت رسانه‌ای به رسانه‌های شناخته شده و مورد اعتماد عموم، چرخشی معنادار و قابل مشاهده در این نهاد رسانه‌ای صورت بگیرد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار